بر خلاف درک رايج از گرافيک، اين هنر جزو هنرهاي اصيل و نه صرفا مدرن است. رويکرد گرافيکي به تصاوير از سفالينه هاي شوش و سيلک تا نگارگري کتابهاي خطي در فرهنگ ما جايگاه ويژه اي داشته است. طراحي نماد، تصويرسازي، صفحه آرايي و خطاطي (تايپوگرافي) هم در آثار هزاران سال پيش ديده مي شود و هم در مدرن ترين آثار امروزي.
آنچه باعث شده اين رويکرد طراحي همچنان زنده بماند انعطاف پذيري آن نسبت به تغييرات و پيشرفتهاي جوامع است. مثلا با اختراع چاپ، هنر نگارگري جايگاه خود را به صفحه آرايي و تصويرسازي داده است. و حالا امروز، پديده ي اينترنت اتفاقي به همان اهميت اختراع خط و يا چاپ است. و در اين عرصه نيز گرافيک حرف آخر را مي زند.
با پيشرفت جوامع، استفاده عوام مردم از اينترنت روز به روز افزايش يافته است و اکنون به يکي از قدرتمندترين و پرمخاطب ترين رسانه ها تبديل شده است. و برگ برنده ي اين رسانه در اين نکته است که بخش اعظمي از مخاطبين، خود نيز توليد کننده محتوا هستند. به طوري که روزانه بيش از هفت ميليون صفحه به اينترنت اضافه مي شود.
اگر به ياد آوريم که نحوه نمايش محتوا در وب غالبا به صورت متن و تصوير است، جايگاه و حوزه ي تاثير گرافيک را در اين عرصه مي توانيم درک کنيم. و مسلما نمي توانيم انکار کنيم که اين گرافيک است که نهايتا ميزان تاثير و جذب مخاطب را تعيين مي کند.
البته گرافيک فقط نقش تزئيني و جانبي در اين زمينه ندارد. گرافيک صفحات وب در مرحله اول بايد سهولت دسترسي و نظم دهي به محتوا را تضمين کند و بعد به جنبه هاي تزئيني بپردازد. نوع و سايز فونتها، رنگها، نحوه چينش محتوا و طراحي علائم بايد با در نظر گرفتن محدوديتهاي برنامه نويسي و در راستاي هدف اصلي وبسايت قرار بگيرند.
اما از آنجايي که طراحي سايت نياز به دانستن زبانهاي برنامه نويسي دارد، کمتر اتفاق مي افتد که يک گرافيست اين کار را انجام دهد. گرافيستها اغلب از ديزاين به شيوه کدنويسي رويگردانند و در مقابل مهندسان کامپيوتر و برنامه نويسان وب، بدون توجه به اهميت موضوع، خود طراحي صفحات را به عهده مي گيرند. از آنجايي که حوزه ي کاري و دغدغه ي مهندسان شيوه هاي برنامه نويسي و استفاده از پايگاه هاي داده است، اکثر وبسايتهاي طراحي شده از لحاظ سيستم برنامه نويسي در سطح قابل قبول، اما از نظر استانداردسازي نحوه نمايش محتوا و طراحي گرافيک در حد بسيار ضعيفي قرار دارند. از طرفي، سايتهاي طراحي شده توسط گرافيستها (هرچند محدود) عاري از نکات کليدي و کاربردي در حوزه برنامه نويسي هستند و غالبا حجم زيادي براي دانلود مي گيرند.
براي مثال در چند سال اخير و با گسترش روزافزون وبسايتهاي دولتي، شاهد سطح گرافيکي بسيار پاييني در اکثر اينگونه وبسايتها هستيم. و اين به خاطر آنست که مسئولين معمولا طراحي و راه اندازي وبسايت را به مهندسان متخصص حوزه «برنامه نويسي وب» مي سپارند و از اهميت گرافيک سايت و «طراحي وب» غافل مي مانند. به طوريکه بسياري از کاربران اينترنت هنگام مراجعه به اينگونه وبسايتها دچار نوعي تشويش بصري مي شوند.
راه اندازي سايت به طور کلي به دو حوزه کاملا متفاوت تقسيم مي شود: طراحي استاتيک و برنامه نويسي دايناميک. طراحي استاتيک شامل طراحي گرافيک سايت، ليآوت، تعيين رنگها، فونتها، و يونيفرم تمام صفحات مي باشد که تماما بايد تحت زبان برنامه نويسي HTML و CSS اجرا شود. معمولا پيش طرح سايت در نرم فزاري مثل فتوشاپ به طور کامل طراحي، و بعد تحت کدهاي استاتيک و با استفاده از تصاوير و انيميشنهاي فلش اجرا مي شود. حوزه دوم مربوط به برنامه نويسي دايناميک سايت مي شود. مي توان گفت برنامه نويسي دايناميک، مربوط به پشت صحنه سايت مي شود و مربوط به دريافت يا ارسال اطلاعات از پايگاه هاي داده مي باشد. به عنوان مثال سيستم هاي مديريت محتوا (CMS) سيستمهاي دايناميکي هستند که کاربر مي تواند با استفاده از آنها به راحتي وبسايت خود را به روز کند.
در طراحي حرفه اي يک وبسايت، بايد طراحي استاتيک سايت به عهده گرافيستي قرار بگيرد که به کدهاي استاتيک و محدويتهاي آنها کاملا مسلط باشد و نيز به استانداردهاي رايج در طراحي سايت و شيوه ها و سبکهاي نوين آشنايي داشته باشد. در مرحله بعد، يک برنامه نويس دايناميک مي تواند محتواي سايت را از پايگاه هاي داده به قالب استاتيک سايت انتقال دهد.طراحي وبسايت هاروارد
به عنوان مثال به مقايسه وبسايتهاي دو دانشگاه تربيت معلم سبزوار و دانشگاه هاروارد مي پردازم. با يک نگاه کلي به تقسيم فضاها و لي آوت وبسايت هاروارد متوجه انسجام و ترکيب بندي و انتخاب رنگ صحيح آن ميشويم. عناوين خبري به همراه تصاويرشان اسلايد مي شوند تا از شلوغي صفحه کاسته شود و همچنين به راحتي مي توانيم از منوي بالاي سايت به سه بخش مجزاي اداري، آموزشي و معرفي دانشگاه دست پيدا کنيم. در مرکز وبسايت تصوير نسبتا بزرگي از يکي از نماهاي دانشگاه ديده مي شود که با تيتر و توضيحات مناسبي کنار آن همراه است. حجم اين تصوير نزديک بيست کيلوبايت است و ضمنا ساختار کدنويسي استاتيک آن بر مبناي CSS است که سرعت بارگزاري را بسيار کمتر مي کند.
ساختار وبسايت دانشگاه تربيت معلم سبزوار، سه ستوني با يک هدر اسطراحي سايت دانشگاه تربيت معلم سبزوارت که جزو سنتي ترين ساختارهاي طراحي است. گزينه هاي منوي سمت راست بي هيچ ترتيب خاصي زير هم چيده شده اند و در نهايت به دو لينک به سايتهاي خارجي رسيده اند. ستون سمت چپ کاملا بلااستفاده مانده و فقط تعداد بازديد در آن درج شده است. در ستون مياني نيز ابتدا يک لينک درشت بدون تصوير به خبر يک همايش گذاشته شده که حتي رنگ آن نيز رنگ پيش فرض است. بخش آخرين اخبار دانشگاه بدون تاريخ و تصوير است و بخشي تحت عنوان «ساير» زير آن قرار دارد که جايگاه آن در نقشه سايت معلوم نيست. در پيشاني سايت، چند عکس ريز از سبزوار و يک عکس ناقص و تار از ساختمان اداري در ميان تزئينات زائد درج شده. حجم اين تصوير نزديک چهل کيلوبايت است و ضمنا ساختار کدنويسي استاتيک آن بر مبناي Table است که در سرعت بارگزاري تاثير منفي دارد.
البته بايد يادآوري کنم که ما دانش و تخصص مربوط به اين حوزه ها را (هرچند محدود) داريم و اما از اهميت و کاربرد آنها غافليم. دانشجويان گرافيک ما طراحي را محدود به پوستر مي دانند و آموزشکده ها نيز از هنر ديجيتال به عنوان هنري منحرف و دست دوم ياد مي کنند! در حالي که نياز امروز فعاليت در عرصه هاي جديد و گاه تلفيقي را مي خواهد و همچون هزارن سال گذشته، از گرافيک، انعطاف پذيري و کاربردي بودن را انتظار دارد.
انتظار مي رود هم گرافيستها خود را از رويکرد سنتي نسبت به طراحي رها کنند و هم مديران و مسئولان به گرافيک و اهميت آن در طراحي سايت ها توجه داشته باشند.